جوک کودکانه 2
ك روز يه فردی داشته خرما مي داده يك نفر يك مشت خرما بر ميداره لر ميگه اقا يك نفر مرده يك اتوبوس كه وارونه نشده. خرما يک روز یک بچه خيلي شلوغ از مادرش اجازه می گیرد تا برود خانه دوستش و با بچه ها بازي کند. پس از چند ساعت برميگردد. مامانش مي پرسد: بچه آرامي بودي؟ پسرک مي گوید: بله مامان. حتي مامان دوستم از رفتن من خيلي خوشحال شد . مامان پسرک مي پرسد: از کجا فهميدي؟ پسرک مي گوید: آخر وقتي زنگ در خانه شان را زدم، مامان دوستم گفت : به به فقط جنابعالي را کم داشتيم. بچه شلوغ &n...
نویسنده :
حسین سلمانی پور کوتی
10:01